چه بهمنی است کزو بوی فرودین خیزد



چه قصه رفت کزو عشق اینچنین خیزد

چه ساغر است کزو باده آتشین خیزد




کدام میکده گل میکند که در طلبش

هرآنچه شاهدو ساقی است درکمین خیزد



امیرعشق به اخلاص می برد دل و دین

چه لعبتی است کزو دهر پر طنین خیزد



زمان به رقص بر آمد زمین گل افشان شد

چه بهمنی است کزو بوی فرودین خیزد



شرار هستی از این میکده است عالم گیر

همین بس است زمین را اگر بر این خیزد



ز بوی کرببلا سرخگون گلستان هاست

زنینواست اگر نغمه دلنشین خیزد



مباد دل که از این درد بی نصیب افتد

مباد جان که از این داغ بی قرین خیزد



چراغ خون شهیدان عشق روشن باد

که از طلوع شهیدان فروغ دین خیزد



ز خاک خطه ی دارالعباده، همت خواه

که فیض خلد برینش ز آستین خیزد



کویر! بهمن وصل است تازه کن غزلی

چنانکه درد فراق از دل حزین خیزد




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا